قدرت ذهنی، شما را تبدیل به موجودی توقف ناپذیر می کند – اما چگونه؟ قسمت اول

با قوی کردن ذهن خودتان، شما برای مقابله با موانع زندگی از آمادگی کافی برخوردار می‌شوید.
رُوری Rory یکی قوی‌ترین افرادی است که تاکنون با وی کار کرده ام. او بیماری سرطان را شکست داده، پدرش را از دست داده، دوست دختر قدیمی و حتی شغل خودش را هم از دست داده است. در یک حادثه آتش سوزی تمام دار و ندار خود را از دست داده؛ اما بجای اینکه اجازه دهد این سختی‌ها مصائب زندگی و حال او را خراب‌تر کند، بر بلند‌شدن و بهتر‌شدن تمرکز کرده است. او زمانی که قدم به دفتر من گذاشت به من گفت: “می‌خواهم مطمئن باشم که هر کاری که از دستم بر می‌آید را انجام داده‌ام تا به اهداف خودم برسم و خدمتی هم به دیگران کرده باشم.” بر خلاف شرایط خیلی بدی که داشت، او همواره قدردان شرایط و داشته‌های خودش بود و هرگز بر چیزهایی که از دست داده بود تمرکزی نداشت. او برای درس‌هایی که در این شرایط سخت بدست آورده بود، ارزش قائل بود و از آنها همواره یاد می‌گرفت.
در طی فعالیت حرفه‌ای خودم با افراد بسیار زیادی برخورد داشته‌ام که بر خلاف انتظار به موفقیت های زیادی دست پیدا کرده‌اند و بر خلاف تراژدی‌های مکرر، چالش‌های ادامه‌دار و حتی جنگ های سخت و دشوار باز هم خود را نباخته و به زندگی ادامه داده‌اند؛ همواره نگرش مثبت خود نسبت به زندگی را حفظ کرده و هر بار کهه زمین خورده‌اند، باز هم به خوبی بلند شده‌اند.

همچنین افرادی بیشماری دیگری را هم دیده‌ام که در برابر شرایط زندگی و محیط خود تسلیم شده‌اند. برای خودشان احساس تاسف کرده‌اند و تصور کرده‌اند که شرایط آنها بسیار بدتر از دیگران است. زمان و انرژی خود را صرف ناراحتی و غصه خوردن برای چیزهایی کرده‌اند که هیچگونه کنترلی بر روی آنها ندارند. آنها در برابر تغییر مقاومت می‌کنند و اغلب باور دارند که هیچ چیزی موجب بهتر شدن شرایط آنها نمی‌شود. در نتیجه اغلب در همان نقطه‌ای که قرار دارند، بدون تغییر و حرکت باقی می‌مانند.
افراد سر سخت و محکم همگی یک ویژگی را با یکدیگر در اشتراک دارند: یک میل سیری ناپذیر برای ساخت عضله ذهنی. آنها بر خلاف تمام چالش‌هایی که در زندگی با آنها روبرو می‌شوند، همواره برای دستیابی به بالاترین و بهترین توان و نیروی بالقوه خود مصمم هستند. آنهایی هم که در روبرو شدن با سختی‌های زندگی سقوط کرده و فرو می‌ریزند، همگی در یک ویژگی با یکدیگر مشترک هستند: داشتن موقعیتی ایستا و ثابت در زندگی. آنها اغلب برای گرفتن ترفیع در شغل و … عمر خود را سپری می‌کنند، با روابط بلند مدت خود دست و پنجه نرم می‌کنند و همواره با فراز و نشیب‌های احساسی دست و پنجه نرم می‌کنند.

زمانی که همه شرایط در زندگی بر وفق مراد شماست، داشتن یک احساس ذهنی قوی بسیار ساده و آسان است. اما دیر یا زود، به نقطه ای می‌رسید که به تمام توان ذهنی ممکن برای خودتان نیاز دارید. یک بحران بهداشتی، یک مشکل مالی یا یک مسئله در روابط شما می‌تواند تنها نمونه‌هایی ساده و بی‌ارزش از چالش‌هایی باشند که ممکن است در زندگی با آنها روبرو شوید.

اما در زندگی فقط این مشکلات بزرگ نیستند که می‌توانند مانع از شکل‌گیری بهترین شرایط برای شما باشند. بلکه هر روزه عوامل استرس‌زا بیشماری، از جمله ترافیک یا اختلاف نظر با همکاران خودتان وجود دارند که می‌توانند شما را به راحتی از پا در آورند، خصوصًا اگر بطور مستمر برای بهتر شدن وضعیت ذهنی خودتان تلاش نکنید.
اینکه چگونه نسبت به آن چالش‌ها پاسخ دهید و چه رفتاری داشته باشید، موجب تفاوت بسیار زیادی در سلامتی و رفاه کلی شما می‌شود. آیا موفق به تبدیل کردن تلاش‌های خود به نقاط قوت می‌شوید؟ یا اینکه مشکلات شما همانند موانعی بر سر راه برای رسیدن به موفقیت و زندگی خواستنی شما عمل می‌کنند؟

خطرات ضعف روانی و ذهنی
برای بسیاری از افراد، ترس از طرد شدن، عدم خوش بینی و مثبت اندیشی یا مجموعه زیادی از رفتارهای خود تخریب کننده مانع از دستیابی آنها به اهداف خودشان می‌شود. مانعی که مانع از حرکت کردن یک نفر و طی کردن فاصله موجود بین یک زندگی متوسط و یک زندگی فوق‌العاده می شود، در واقع فقدان توان و قدرت ذهنی است.

ذهن شما می‌تواند بهترین سرمایه یا بزرگترین ضعف شما باشد. اگر به خوبی آن را تحت آموزش قرار ندهید، افکار منفی شما تبدیل به یک پیشگویی خود انجام می‌شود که هیچ راه دیگری جز محقق شدن آن وجود ندارد.

اگر تصور می‌کنید که هرگز استخدام نمی‌شوید، احتمالاً در جلسه مصاحبه با شانه‌های پایین افتاده و پاسخ‌های بدون زرق و برق حاضر می‌شوید. رفتار شما می‌تواند مانع از به نمایش گذاشتن یک تاثیر اولیه فوق‌العاده بر مصاحبه‌کننده خودتان باشد و در نهایت شانس شما برای استخدام شدن را کم و کمتر کند. زمانی که آن موقعیت مورد نظر را بدست نمی‌آورید، باورهای محدودکننده شما تقویت شده و این چرخه منفی ادامه پیدا می‌کند.
زمانی که برچسبی مبنی بر خوب نبودن یا به اندازه کافی باهوش نبودن برای خودتان انتخاب می‌کنید، خود را مجهز به افکاری منفی با قدرت تحت کنترل درآوردن احساسات و رفتارهای خودتان می‌کنید. در این شرایط قادر به ایجاد تغییر مثبت در خودتان نیستید، تا زمانی که قدرت کنترل افکار خود را مجدداً بدست آورید. شما بدون داشتن یک ذهنیت قوی نمی‌توانید در اوج قرار بگیرید و عملکردی فوق‌العاده داشته باشید.

قسمت دوم

منبع تیم ترجمه مدرسه موفقیت