6 کلید برای داشتن روابط صمیمانه سالم
نکات مهم
- صمیمیت عاطفی برای روابط بهبودپذیر و سالم مهم است.
- صمیمیت زمانی اتفاق میافتد که افراد احساس کنند به گونهای متقابل و متوازن درک میشوند، مورد پذیرش قرار میگیرند و مورد توجه قرار میگیرند.
- ایجاد موفقیت آمیز صمیمیت در روابط مستلزم تلاش مستمر، توسعه مهارت و تعهد است.
- با گوش دادن به سخنان و احساسات صحبتها شروع کنید، سپس درک خود را منتقل کنید.
صمیمیت عاطفی برای روابط بهبودپذیر و سلامت عمومی ما مهم است. افرادی که از روابط نزدیک لذت می برند، سلامت و رفاه بیشتری دارند و 50 درصد احتمال بیشتری برای زندگی طولانی تری دارند (هولت لونستاد، 2010). تحقیقات به طور مداوم نشان می دهد که “افراد زمانی که احساس می کنند با دیگران ارتباط نزدیک دارند، به احتمال زیاد پیشرفت می کنند.” (Pietromonoco، 2017).
صمیمیت زمانی رخ می دهد که افراد احساس کنند “درک، پذیرفته شده و مورد توجه قرار گرفته اند” (Pietromonoco، 2017)، Laurenceau، 1998; ریس، 1988)، و می تواند شامل صمیمیت عاطفی و فیزیکی باشد. رفتار صمیمی باعث ایجاد اعتماد، احساسات گرم و احساس تعلق و پذیرش می شود.
چگونه صمیمیت را پرورش می دهید، جایی که دیگران احساس می کنند درک، پذیرفته شده و مورد توجه قرار می گیرند؟ استراتژی های زیر می تواند کمک کند. مانند همه مهارتهای دیگر، آنها به تمرین و آزمون و خطا نیاز دارند تا در طول زمان شایستگی بیشتری داشته باشند. به تمرین و یادگیری خود متعهد شوید و شاهد پیشرفت روابط خود باشید.
6 استراتژی برای روابط صمیمانه
1. ابتدا به دنبال درک باشید. اگرچه اگر کسی به شما یاد نداد که شنونده خوبی باشید، تقصیر شما نیست، اگر میخواهید روابط سالمی داشته باشید، گوش دادن مهارت مهمی است که باید آن را توسعه دهید.
گوش دادن موثر نیاز به تمرکز دارد. ما باید تلاش کنیم تا اجازه ندهیم حواسمان به تلفن، افکار یا سایر نگرانیهایمان پرت شود و توجه خود را به گوینده معطوف کنیم. در صورت تمایل، در مکالمه مکث کنید تا در صورت تمایل، به آنها فرصت دهید تا بیشتر به اشتراک بگذارند.
ما باید گوش دهیم تا هم محتوا (آنچه واقعاً می گویند) و هم معنی و احساسات زیربنایی آنچه گفته شده را بفهمیم. به عنوان مثال، اگر کسی بگوید “خوب هستم” اما قادر به ارائه هیچ توضیحی نباشد، یا حالات چهره او نشان دهنده غم و اندوه باشد، ممکن است داستان کامل را برای شما تعریف نمی کند.
می توانید فراتر از سخنان آنها گوش دهید تا تصویر کامل تری داشته باشید. چه چیزی را نمی گویند؟ زبان بدن و حالات چهره آنها به شما چه می گوید؟ با توجه به آنچه در مورد آنها و زندگی آنها می دانید، چه چیزی می توانید در مورد وضعیت آنها استنباط کنید؟
مهم است که از فرضیات، عجله برای اصلاح چیزها، یا فرار (از لحاظ فیزیکی یا احساسی) از یک موقعیت چالش برانگیز اجتناب کنید. در عوض، به مکالمه متمایل شوید، از کنجکاوی استفاده کنید، سؤال بپرسید، از قضاوت بپرهیزید، و فضایی را برای آنها ایجاد کنید تا بتوانند در صورت تمایل از شما حمایت کنند.
2. ابراز نگرانی و درک. این چیزی است که علاقه و نگرانی خود را با نشان دادن توجه خود با زبان بدن (تماس چشمی، تکان دادن سر، تکیه دادن به داخل)، جملات تاکیدی کلامی (با قرار دادن مناسب «اوه-ههه»، «میبینم» یا «وای») نشان می دهیم. و کنجکاوی («خوبی؟» یا «بیشتر به من بگو») یک نشانه است که نشان دهید به درستی شنیده اید. گوش دادن انعکاسی شامل خلاصه های دوره ای است که به گوینده نشان می دهد که شما دقیقاً شنیده اید.
در یک سطح، خلاصه کردن مطالب به زبان خودتان نشان میدهد که آنچه را که گفتهاند شنیدهاید. در سطحی عمیق تر، برقراری ارتباط با نحوه درک وقایع نشان می دهد که مفاهیم روایت را پردازش کرده اید.
به عنوان مثال، “آنچه که من از شما شنیدم این است که وقتی برای خرید یک هدیه تولد به فروشگاه رفتید، یک ماشین در چهارراه با شما را تصادف کرد و اکنون درد مزمن و مشکلات مالی دارید” خلاصه می کند که چه چیزی ممکن است رخ داده باشد. داستانی در مورد آسیب اخیر آنها “این تصادف باعث ایجاد اختلال بزرگ در زندگی شما شده است، در سطوح مختلف، به روش هایی که من نمی توانم تصور کنم” درک عمیق تر از داستان را نشان می دهد.
درک ارتباطی زمانی که موضوعی احساسی است باید شامل محتوای عاطفی نیز باشد. اگر آنها احساسات خود را بیان می کنند، این جمله را در خلاصه گوش دادن انعکاسی خود بگنجانید: “… و شما اظهار داشتید که این باعث می شود احساس آسیب پذیری و ناراحتی کنید.”
3. همدلی را تمرین کنید. اغلب اوقات، گوینده احساسات خود را به اشتراک نمی گذارد. اگرچه ممکن است تصور کنید در یک موقعیت خاص (همدردی) چه احساسی خواهید داشت، تصور اینکه آنها چگونه ممکن است احساس کنند و به چه چیزی نیاز دارند (همدلی) به این معنی است که احتمالاً می توانید به روشی که برای آنها مهم است آنان را حمایت کنید. وقتی کسی در حال مبارزه است، بیان اینکه نمی توانید تصور کنید چه احساسی باید برای او داشته باشید، یکی از راه های ابراز همدردی با اوست.
افرادی که به طور طبیعی همدل هستند و به معنای واقعی کلمه احساسات دیگران را احساس می کنند، ممکن است از این مزیت برخوردار باشند که می توانند بدون زحمت با احساسات گوینده ارتباط برقرار کنند. با این حال، شنونده همدل نیز باید مراقب باشد که احساسات دیگران را با احساسات خود اشتباه نگیرد. بررسی کنید تا مطمئن شوید که احساسات آنها را به درستی می خوانید.
کسانی که به طور طبیعی به این روش همدل نیستند، ممکن است بخواهند بپرسند. به عنوان مثال، “من معتقدم که از این موضوع خشمگین خواهم شد. چه احساسی داری؟» یا، “حالت صورت شما باعث می شود فکر کنم شما احساس ناامیدی می کنید. درست متوجه شدم؟»
4. تأیید و پشتیبانی را ارائه دهید. بعد از اینکه سخنان و احساسات را خلاصه کردید، بررسی اینکه مطمئن شوید همه چیزهایی را که میخواستند بگویند را درست شنیدهاید، میتواند ارزشمند باشد. “آیا چیز دیگری هست که بخواهی به من بگویی؟” و “آیا درست متوجه شدم؟” راههای آسانی برای چک کردن وجود دارد تا مطمئن شوید که درست تفسیر کردهاید.
تأیید دیدگاه و احساسات آنها، حتی اگر با روایت مخالف هستید یا احساسات آنها را به اشتراک نمی گذارید، می تواند به ایجاد اعتماد بیشتر کمک کند. با این حال، اگر خط منطق برای شما منطقی نیست، بپرسید که آیا ممکن است سوال بپرسید یا خیر. خط استدلال و احساسات ناشی از آن باید برای شما منطقی باشد. مکث کنید تا احساسات در خود فرو بروند و بیان کنید که (با توجه به دیدگاه آنها) که پاسخ آنها منطقی است، که شما آن را دریافت می کنید.
اگر مایل به ارائه پشتیبانی هستید، در مورد اینکه چگونه می توانید کمک کنید، مشخص کنید. برای مثال، «نمیتوانم تصور کنم که این موضوع چقدر چالشبرانگیز است. آیا مفید است که یک روز برای قهوه به من ملحق شوید تا بتوانید در مورد آن بیشتر به من بگویید؟
5. حقیقت شخصی خود را بدون قضاوت به اشتراک بگذارید. اگر آنها درک کنند که شما تا حدودی مسئول شرایط آنها هستید، می تواند چالش برانگیز باشد. با این حال، زمانی که احساس کنند دیده شده و شنیده می شوند، ممکن است برای شنیدن دیدگاه شما بازتر شوند. به یاد داشته باشید که وقتی صحبت از تفسیر ذهنی حقایق می شود، درست یا غلط مطلق وجود ندارد.
از یک جایی از حقیقت شخصی و احساسات خود صحبت کنید، در حالی که از قضاوت ها یا انتقادات منفی خودداری کنید. اگر می خواهید در آینده رفتار متفاوتی داشته باشند، درخواست خود را مشخص و واضح بیان کنید. موارد توافق و اشتراک را مجدداً تکرار کنید و تفاوت های عبارتی را به عنوان قابل درک و طبیعی بیان کنید. به یاد داشته باشید که موافقت با مخالفت نیز یک موفقیت است و در نهایت اغلب معقول ترین راه حل است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.