آن فرصت معاملاتی کامل و فوق العاده را فراموش کنید
زمانی که بر روی پول و سرمایه خودتان ریسک می کنید، آیا برای پیدا کردن آن اطلاعات سری و ناشناخته که هنوز هیچ کس از آنها اطلاع ندارد یا پیدا کردن یک فرصت معاملاتی فوق العاده در بازارهای مالی احساس نیاز می کنید؟
برخی از معامله گران به شدت غرق در سعی و تلاش برای پیدا کردن آن “فرصت معاملاتی فوق العاده” هستند که در نهایت فرصت معاملات کافی برای تجربه اندوختن و شکل دادن به یک ذهنیت معامله گر را، که در نهایت می تواند موارد احتمالی عدم موفقیت آنها در روند سودآوری بلند مدت را کاهش دهد، از خود سلب می کنند. اگر یک فرد کمال گرا هستید، مطمئن باشید که فعالیت در بازارهای مالی چیزی نیست که شما علاقه ای به حضور در آن داشته باشید. شما می توانید یک معامله را بصورت نظامند و بر اساس یک سیستم چنان پیش ببرید که در نهایت به دلیل رخداد یک مسئله غیر قابل پیش بینی در بازار که منجر به بر هم زدن یک موقعیت معاملاتی بسیار فوق العاده می شود مقداری پول هم از دست داده باشید و در عمل با یک سیلی محکم و این پرسش از خودتان روبرو شوید که آیا همچنان بازار را دوست دارید . . . این ماهیت وجودی بازارهای مالی است!
در حالی که تمایلی به تبدیل شدن به یک معامله گر بی دقت و تحریک پذیر ندارید، نباید تمایلی به تبدیل شدن به یک معامله گر کمال گرا هم داشته باشید. همیشه به یاد داشته باشید که هیچ چیزی تحت عنوان یک “موقعیت معاملاتی فوق العاده” و یا یک سود تضمین شده وجود ندارد.
به جای کامل و بی نقص بودن، سعی کنید متوسط باشید. برای همه شما شاگردان باهوش و درسخوان که همواره به نمره ای کمتر از 16 رضایت نداده اید، بدون شک می دانم که توصیه من قدری کفرآمیز به نظر می رسد، چرا که من اصولا به شما پیشنهاد تلاش برای دستیابی به یک نمره بین 12 تا 14 را دارم، اما به حرف من با جان و دل گوش کنید.
اگر تازه در ابتدای راه هستید، بجای جستجو برای یافتن یک فرصت معاملاتی “فوق العاده”، موقعیتی را پیدا کنید که از احتمال سودآوری خوبی برخوردار باشد. بله، ممکن است در هر معامله سود کمتری بکنید (یا حتی آن معامله را هم از دست بدهید)، اما در واقع ریسک کرده اید و فرصتی را برای ارتقاء مهارت های خودتان بدست آورده اید، یاد گرفته اید و سود کرده اید. ممکن است به این نتیجه برسید که یک موقعیت نه خیلی فوق العاده را برای معامله ترجیح می دهید، چرا که در نتیجه آن آرامش بیشتری دارید، که خود منجر به داشتن عملکرد بهتری نسبت به زمانی می شود که استرس بالاتری دارید(استرس بالاتر در نتیجه کمال گرایی ایجاد می شود).
از آنجایی که بازار مملوء از موقعیت های نامعلوم و بلاتکلیف است، بنابراین معامله کردن چیزی نیست جز مجموعه ای از احتمالات و تا زمانی که موقعیت های مورد نظر، موقعیتی درست و توجیه پذیر باشد و شما هم از مدیریت ریسک معقول و منطقی و نیز کنترل ریسک به منظور حداکثر کردن سود و حداقل کردن میزان ضرر بهره ببرید، آنقدر معاملات موفق در پیش روی خود خواهید داشت که در انتها جلسه معاملاتی خود سربلند از بازار بیرون بیایید. به عبارتی تحت این شرایط می توانید و قادر هستید که معاملات ناموفق خود را کنار گذاشته و تنها بر معاملات موفق خود تمرکز داشته باشید.
اگر یک فرد کمال گرا و مقید هستید، مطمئنا در شرایط بسیار سختی قرار خواهید داشت و به ندرت موفق به داشتن معامله سودآوری خواهید شد. این موضوع در واقع برای شما یک نقطه ضعف محسوب می شود، چرا که شما را از تائید نهایی و وارد شدن به آن موقعیت معاملاتی در بازارهای مالی که شاید شرایط آن “قدری ضعیف تر از یک موقعیت فوق العاده” اما با یک شانس سودآوری خوب و بالا بود، باز می دارد.
جرئت متوسط بودن را به خود بدهید و ببینید چه اتفاقی می افتد. شاید دانش آموزی که همواره نمره هایی بالاتر از 16 کسب کرده با هوش تر باشد، اما دانش آموزی که با میانگین نمره 12 تا 14در پشت سر او می نشنید احتمالا از ثروت و مکنت بیشتری برخوردار خواهد بود.
منبع:سایت babypips-تیم ترجمه مدرسه موفقیت
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.