می خواهید در زمینه توسعه فردی مطالعه کنید با آثار کلاسیک شروع کنید!
اصطلاح توسعه شخصی اولین بار در دوران نوجوانی زمانی وارد دنیای من شد که پدرم نسخه ای از کتاب چگونه دوستانی پیدا کنم و بر مردم تأثیر بگذارم اثر دیل کارنگی را به من داد. البته، ایده بهتر شدن خیلی قبل از آن به ذهنم خطور کرد، به همین دلیل است که همیشه فکر میکردم که این اسم برای این ژانر کمی خندهدار است. من مطمئن نیستم که برای کارهایی که اغلب بدون فکر آگاهانه انجام می دهیم، به یک دسته رسمی نیاز داشته باشیم. طبیعی است که انسان ها برای رشد تلاش کنند، بنابراین سعی می کنیم سالم تر غذا بخوریم و چیزهای جدیدی یاد بگیریم.
با این حال، چیزی که من یاد گرفتم این است که توسعه شخصی به عنوان یادآور یا تقویت کننده پتانسیل ما فراتر از آنچه که هر روز در اطرافمان می بینیم عمل می کند. اگر فرصت های خود را فقط بر اساس آنچه در اطراف خود می بینیم بسنجیم، نسبتاً محدود خواهیم بود. اما اگر بتوانیم فرصت های خود را بر اساس آنچه می توانیم تصور کنیم اندازه گیری کنیم، فرصت ها می توانند نامحدود باشند.
البته، عواملی خارج از کنترل ما وجود دارند که میتوانند بر توانایی ما برای دستیابی تأثیر بگذارند، اما من واقعاً معتقدم که رشد عظیمی برای هر کسی وجود دارد، مهم نیست در کجای زندگی هستید یا چه آرزویی دارید. قدرت توسعه شخصی این است که ذاتا شخصی است و به طور بی پایان قابل تنظیم است. این یک نقشه راه ماجراجویی است که خودتان انتخاب می کنید. این حس کنترل را در جهانی غیرقابل کنترل ایجاد می کند.
فراتر از یک نقشه راه، توسعه شخصی انگیزه ایجاد می کند – دلیلی برای پیگیری برای بهتر شدن مداوم. چرای من این است که اثری را روی دنیا میگذارم و آن رابهتر از زمانی که آن را پیدا کردم، ترک می کنم. وقتی تغذیه ذهنم را متوقف میکنم – زمانی که به نظر میرسد زندگی مانعی دارد – چرایی را از دست میدهم، که میتواند کمی شبیه از دست دادن خودم باشد.
مشکل، مانند هر چالش جدید، این است که بدانید از کجا شروع کنید. صنعت توسعه شخصی عظیم است و همچنان در حال رشد است. جستجوی سریع اینترنتی صدها هزار نتیجه را برای مربیان، سخنرانان، کلاس ها، سمینارها و برنامه ها نشان می دهد.
مانند هر صنعت دیگری، تعداد پیشنهادات با کیفیت و همچنین تعدادی بازیکن بیوجدان وجود دارد. آویزان کردن یک تابلو مجازی به عنوان کسی که پاسخ برخی سؤالات را دارد آسان است. نگه داشتن آن به اندازه کافی برای ایجاد شهرتی که در آزمون زنددگی و زمان سربلند بیرون بیاید بسیار سخت تر است.
من همیشه به مردم می گویم که از کلاسیک شروع کنند. دلیلی وجود دارد که نام هایی مانند استفن کاوی، جیم ران و ناپلئون هیل نیز همچنان در قدرت باقی مانده اند. پیام های آنها اغلب ساده و به ظاهر شهودی است، اما آنها می توانستند به مردم کمک کنند تا زندگی خود را به شیوه ای بزرگ و پایدار تغییر دهند. چندین دهه بعد، کتابهای آنها هنوز در صدر فهرست با استعدادترین کتابهای کارآفرینان موفق هستند.
آثار کلاسیک به من کمک کردند که بر کمرویی غلبه کنم و با غریبه ها صحبت کنم، باعث شد به یک حرفه فروش موفق و در نهایت شرکت و موفقیت خود را به شکل امروزی بسازم.
یکی از بزرگترین درسهایی که از کتابهای موجود در این فهرست آموختم این است که با پایان در ذهن شروع کنم. ستاره شمالی خود را شناسایی کنید – بزرگترین هدف شما – به عنوان نقطه ای که همیشه می توانید زمانی که احساس می کنید تحت فشار هزاران تصمیم کوچک زندگی روزمره هستید به آن بازگردید. شما همه پاسخ ها را نخواهید داشت، اما یک چراغ راهنما خواهید داشت. اگر چیزهایی که در حال یادگیری و خواندن در مورد آن هستید به شما کمک می کند ستاره شمالی خود را واضح تر ببینید، در مسیر درستی هستید. اگر افرادی که با آنها هستید و مسیرهایی که انتخاب میکنید آن ستاره را کم رنگ میکنند، وقت آن است که دوباره ارزیابی کنید.
و واقعاً نکته این است، درست است؟ برای صرف زمان و انرژی لازم برای ارزیابی مجدد، از خود بپرسیم که آیا این راهی است که هنوز می خواهیم طی کنیم. باید از خود بپرسیم که آیا طرز فکر، احساس، رفتار و صحبت در مورد خود و دیگران همان میراثی است که می خواهیم؟
هیچ وقت برای تغییر مسیر دیر نیست و هیچ وقت برای یادگیری یک راه جدید زود نیست.
- روان-سایبرنتیک اثر ماکسول مالتز
- جادوی بزرگ اندیشی اثر دیوید جی. شوارتز
- تأثیر: روانشناسی اقناع اثر رابرت سیالدینی
- چگونه دوستانی پیدا کنیم و بر مردم تأثیر بگذاریم اثر دیل کارنگی
- فکر کن و ثروتمند شو اثر ناپلئون هیل
- بزرگترین فروشنده جهان اثر اوگ ماندینو
- روزهای سخت هرگز دوام نمیآورند، اما مردم سرسخت انجام میدهند اثر رابرت شولر
- قدرت تفکر مثبت اثر نورمن وینسنت پیل
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.